خاله های جون جونی سلام ما بعد مدتها اومدیم
سلام به همه دوستای خوبو نازم الی عزیز مامان رستای ناز سارای عزیزم مامان جونیه کسرا شیما جان بهاره ی خوبم رضوان مهربونم ازاده نازنین عزیز دلم مامان نگین و مریم جون وشادی عسلم و همه دوستای خوبم که اسمشونو جا انداختم شرمندام دلم حسابی برای همه شما تنگ شده ب ود اما واقعا فرصت نبود که بیام اینجا و از خودم بگم و به وبلاگای قشنگتون سر بزنم میخوام خاطره این دو ماه که با فرشته نازنیم بودمو براتون خلاصه تعریف کنم و اینجا براش ثبتش کنم. بعد زایمانو دوروز بستری بودن توی بیمارستان و مرخص شدنت که روز جمعه بود یعنی 26 مرداد. بابا به همراه خانوادش که اومده بودن شمال بهت سر بزنن روز یک...
نویسنده :
مامان یاسی
13:15